- درست پیمان (دُ رُ پَ / پِ)
استوار عهد. که پیمان و عهد محکم دارد. کسی که از عهد و پیمان خود نگاهداری می کند. (ناظم الاطباء). صادق الوعد. صادق الوعده:
شاه مسعود کاختر مسعود
در مرادش درست پیمان باد.
مسعودسعد.
با پشت و دل شکسته آمد
در خدمت تو درست پیمان.
خاقانی.
اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
حریف حجره و گرمابه و گلستان باش.
حافظ.
من و شوخ درست پیمانی
که خم زلفش از شکن برگشت.
ظهوری (از آنندراج)
شاه مسعود کاختر مسعود
در مرادش درست پیمان باد.
مسعودسعد.
با پشت و دل شکسته آمد
در خدمت تو درست پیمان.
خاقانی.
اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
حریف حجره و گرمابه و گلستان باش.
حافظ.
من و شوخ درست پیمانی
که خم زلفش از شکن برگشت.
ظهوری (از آنندراج)
